مدح و شهادت امیرالمومنین علیه السلام
ای چشمها به صورت مولا نظر کنید جاری به زخم خود همه خون جگر کنید زینب! حسن! حسین! علی چشم خویش بست بر آن غـریب، جـامـۀ ماتم به بـر کنید ریزید همچو اشک به خاک ای ستارگان سخت است بیعلی شب خود را سحر کنید بیرون شهر کوفه در آن کوچۀ خموش آن کـودک خـرابه نشین را خـبر کنید ای جنّ و انس و حور و ملک ای تمام خلق تا روز حشر خاک یتیمی به سر کنید شیـر خـدا نـیـاز نـدارد دگـر به شـیـر اشک عزا روانه بر او از بصر کنید امشب به جای آنکه بر او شیر آورید خـون جـگـر نـثار، به زخـم پـدر کنید از قــصّــۀ خـرابـۀ شــام آوریــد یــاد یک شب گر از خرابۀ کوفه گذر کنید هنگـام شب جـنازۀ او را چو میبَـرید در سیـنه داغ فـاطـمه را تـازه تر کنید ای نـالههـای نیـمه شب هر شب عـلی آتـش شـویـد و بر جگـر ما اثـر کـنـید از بس گـنـاه کـردهام افـتـادم از نـظـر ای خاندان وحی به «میثم» نظر کنید |